
دوباره بساط طرب شد مهیا، دوباره رسیده شب شور و غوغا
شب می فروشی ، شب باده نوشی ، شب لب نهادن به لبهای صهبا
شب هو کشیدن ، گریبان دریدن ، شب پرکشیدن ، پریدن به بالا
چه شبها که زهرا دعا کرده تا ما ، همه شیعه گردیمو بی تاب مولا
غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما
مسیرت مشخص، امیرت مشخص، مکن دل دل ای دل ، بزن دل به دریا
که دنیا به خسران عقبا نیرزد، به دوری ز اولاد زهرا نیرزد
و این زندگانی فانی، جوانی خوشی های امروز اینجا، به افسوس بسیار فردا نیرزد
اگر عاشقانه هوادار یاری ، اگر مخلصانه گرفتار یاری، اگر آبرو می گذاری به پایش، یقیناً یقیناً خریدار یاری
بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت؟، چه اندازه در ندبه ها زاری آری.
به شانه کشیدی غم سینه اش را ، و یا چون بقیه تو سربار یاری
اگر یک نفر را به او وصل کردی، برای سپاهش تو سردار یاری
به گریه شبی را سحر کردی یا نه ؟ چه مقدار بی تاب و بیمار یاری؟
اگر اشک داری به شکرانه اش ها، که مست نگاه گهر بار یاری
موضوع مطلب :